چگونه کودکان مثل نابغه ها بیندیشند وخلاق باشند؟ ( بخش دوم )
در بخش اول ، 6 مورد از عوامل وروشهای رفتار با کودکان را برای خلاق بودن ومتفاوت اندیشیدن مطرح کردیم در این بخش موارد دیگر از نحوه رفتار وپرورش کودکان را به رویت شما می رسانم ،البته فراموش نکنیم برای رشد بچه ها این رویه ها ورویکرد ها باید به یک جریان وفرهنگ حااکم در خانه ومراکز آموزشی تبدیل شود تا نتیجه لازم را بدست آوریم ،بی شک شکیبایی وخلاقیت ونوآوری ما در بر آموزش وتربیت آینده سازان از اهمیت ویژه ای برخوردار است که در مطالب بعدی به آن خواهم پرداخت.
7- حاكم بودن ارزشها نه قوانين در زندگی :
شاید بزرگترها انتظار رفتار های منطقی از بچه ها را دارند و اجرای مقررات و برخی مواقع قوانین سخت گیرانه ! در حالی که حاکم کردن ارزشها با همیاری بچه ها می تواند ضمن فراهم آوردن زمینه رشد آنها، ارزشها را که به نوعی« قوانین باور مندانه اند »هستند در زندگیشان جاری کنند ، مثلا” در رفتار های دینی، وقتی کسی روزه می گیرد واین برایش ارزش است به راحتی در شرایط سخت تا غروب دوام می آورد در حالی که اگر به عنوان یک قانون صرف نگاه کند مطمئنا” دوام نمی آورد. یادمان باشد اگر کودکان ذهن بازی دارند برای این است که محدودیت ذهنی نمی شناسند و نشانه آن این است که بچه ها هیچگاه نگران وعده های غذایی بعدیشان نیستند ! لازم به یادآوری است محدودیت در برخی موارد مانع خلاقیت است .البته در برخی موارد عامل خلاقیت مثلا” مدیری که محدودیت بی مورد در عملکرد کارکنان ایجاد می کند ، مانع خلاقیت آنهاست ودر جای دیگری محدودیت نبود امکانات زمینه خلاقیت را از امکانات موجود فراهم می کند .
8- داشتن تصاوير ذهني مثبت از آينده كودكان خود :
القای ذهنیت مثبت به کودکان اعتماد به نفس آنها را افزایش میدهد وبه نوعی به «خود پنداری مثبت» می رسند موارد زیادی وجود دارد که با شناخت درست از استعداد ها وتوانمندی های کودکان به نوعی ترسیم چشم انداز و آینده توسط اولیا یا معلمان منتج به نتیجه شده است ، شاید چراغی فرا روی آینده بچه ها قرارداده شده تا آینده را ببینند ، فراموش نکنیم توقع بیش از ظرفیت منجر به نا امیدی یا به گونه ای شکست می شود واگر از زاویه خواست واراده انسان و هدفمندی در زندگی نگاه کنیم به قول شوپنهاور فیلسوف آلمانی :« خواست واراده در انسان از همان نیرویی تبعیت می کند که کهکشان ها را به حرکت در می آورد »واین بیانگر توانایی انسان برای تحقق خواسته هایش است که به تعبیری تفویض اراده خداوند به انسان می باشد .
9- احترام به تخيلات كودك:
بچه ها تاسن حدود سه سالگی نیمکره راستشان غالب است واین یعنی باز بودن درب تخیل بر روی کودکان وعدم وجود محدودیت برای خلق چیز هایی که وجود خارجی ندارند ، شمامی بینید که ساعت ها با دوست خیالیش بازی می کند ویا بدون وجود مواد پذیرایی با چیز های خیالی از شما پذیرایی می کند ویا نقش والدین را بازی می کند واین نشات گرفته از این فلسفه است که از «سه عالم ماده ، عقل وذهن ،»عالم ذهن ،ملک بلامنازع انسان است واین قابلیت باعث شده است که بشر چیز هایی را خلق کند که در تصور یک آدم منطقی نمی گنجد! نمونه آن زمانی که تازه قطار اختراع شده بود ،مهندسین آن در اطاق فکر قطار پیش بینی می کردند که 100 سال آینده شاید ماشین پرنده ساخته شود در حالی که برادران رایت در همان زمان داشتند پرواز را تجربه می کردند ! ویا اگر نبود سفرهای خیالی ژولورن شاید الان زیر دریایی نبود یا سفر فضایی معنا نداشت! ، ایشان در یکی از یادداشت هایش می گوید : اگر چیزی از ذهن کسی بگذرد قطعا” دیگری پیدا می شود که به آن جامه عمل بپوشاند . واین بیانگر اهمبت تخیل نه فقط در کودکان بلکه در بزرگتر ها وعالمان است ودر این رابطه انیشتین موفقیت خود را در بازی های کودکانه خود با نور می داند .
10-مشاهده اشياء از نزديك و دستكاري آنها:برای خلاق بودن دو رویکرد و روش وجود دارد:
الف – روش تجربه گرایانه بیشتر برای شناخت کودکان از خود ودنیای پیرامون آنان سودمندند.
ب – روش آفرینش گرایانه بیشتر برای آفرینشگری کودکان ونو جوانان موثرند .
اسبورن در کتاب «پرورش استعدادهای همگانی ابداع وخلاقیت » می گوید:«غنی ترین سوخت برای ایده جوئی تجربه است ،تجربه ماده سوختنی است که مصرف می شود تا ایده ای تازه بدست آید»
ویا آنریزگ و یالونگو (۱۹۹۳) کودکان خلاقند در صورتی که:کاوش کنند و بیازمایند. مدت طولانی بر روی یک تکلیف تمرکز کنند.به آشفتگی نظم بدهند و با پدیده ای قدیمی و آشنا کار تازه ای کنند.وچیز تازه ای بیافرینند.البته هر دوروش منجر به خلاقیت می شوند. ادامه دارد ……..
محمد خزایی مدیر کانون تفکر خلاق کرمانشاه ( در شرف تاسیس ) http://fekrekhalagh.com
بخش اول را اینجا ببینید
