درس عملی اخلاق توسط معلم خلاق !
یک روز معلم متوجه شد که بعضی از بچه های کلاس، با اینکه تعدادشان محدود بود باهم قهرند وخواست که آنها را آشتی دهد امابرخی از آنها مقاومت کردندوابراز کردند که از همدیگر متنفرند ، با اصرار معلم که پیش بچه ها عزبز بود ظاهرا” آشتی کردند ولی آثار تنفر در چهره شان آشکار بود ،معلم با خوا اندیشید وبه قولی فکری خلاقانه کرد و روز بعد از بچه ها خواست که هرکدام چند تا سیب زمینی را قارچ کنند وداخل نایلون بگذارند وهر روز با خود همراه داشته باشند ( آنوقت ها سیب زمینی ارج وقرب الان را نداشت ) بچه ها واولیای آنها ، شاید فکر می کردند برای آزمایش علوم است ، چند روز گذشت سیب زمینی ها بوی گندشان در آمد وصدای اولیا وبچه ها هم در آمد ، آقا معلم گفت تا فرداهم همراه داشته باشید فردا می گویم موضوع چیست ! بچه ها تا فردا بوی تعفن سیب زمینب ها را تحمل کردند واول صبح همه کنجکاوانه از معلم خواستند موضوع چیست ؟ ( راستی یادمان باشد ،یکی از تکنیک های توسعه تفکر، برانگیختن حس کنجکاوی دانش آموزان است )معلم شروع کرد به توضیح دادن وبچه ها مشتاق فهمیدن! تنفر وکینه همانند این سیب زمینی ها ی گندیده است ، اگر مایلید این بوی گندیده را همواره همراه داشته باشید کینه وتنفر را می توانید با خود همراه کنید!؟ . با این روش معلم درس یزرگ خلاقانه ای به دانش آموزانش داد .
محمد خزایی مدیر کانون تفکر خلاق کرمانشاه( در شرف تاسیس ) http://fekrekhalagh.com